اسپند؛ واحـد نشـریــه و وبـلاگ منـطقـه 3 | ||
[ چهارشنبه 91/11/25 ] [ 11:23 صبح ] [ اسپند ]
[ نظرات () ]
دانلود فایل وُرد دانلود فایل عکس دانلود فایل پی دی اف دانلود فایل پی اس دی
حـِسـاب
ـ تو خیال میکنی نمیدونم با رامین، پسر کمال آقا نجار رفیق شدی و دیروز رفته بودی سرقرار؟!! گیس بریدهی فلان فلان شده ... ایستاده بود وسط خونه و داد میکشید که اِل میکنم و بِل میکنم، آقام که بیاد بهش میگم دیگه نذاره بری مدرسه. توی فلان فلان شدهی بیآبرو رو چه به نیمکت و تخته و دیپلم گرفتن! مادر ایستاده بود کنار در اتاق سارا، یه لیوان آب گرفته بود دستش و هی قربون صدقهی عماد میرفت. عماد لیوان آب رو پس میزد و میگفت:
[ دوشنبه 91/11/16 ] [ 11:49 صبح ] [ اسپند ]
[ نظرات () ]
خداوند ما را برای بازی کردن نیافریده است! روزی بهلول از کوچه ای می گذشت. کودکانی را دید که مشغول بازی هستند؛ ولی یکی از آنها ایستاده است و بازی نمی کند.بهلول به او گفت: می خواهی وسیله بازی برای تو بیاورم ، تا تو با کودکان دیگر به بازی بپردازی؟ بهلول از بسیاری دانایی کودک در حیرت بود، پرسید: [ چهارشنبه 91/11/4 ] [ 11:52 صبح ] [ اسپند ]
[ نظرات () ]
دانلود فایل وُرد دانلود فایل عکس دانلود فایل پی دی اف دانلود فایل پی اس دی
دست نوشتهای خواندنی از شهید احمد رضا احمدی ساعـتی قبل از شـهادت رتــبـه اول کـنکـور پـزشکی سال 1364
چه کسی میداند جنگ چیست؟ چه کسی میداند فرود یک خمپاره، قلب چند نفر را می درد؟ چه کسی میداند جنگ یعنی سوختن، یعنی ویران شدن، یعنی ستم، یعنی آتش، یعنی خونین شدن خرمشهر، یعنی سرخ شدن جامهای و سیاه شدن جامهای، یعنی گریز به هر جا، به هرجا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ جوانم چه میکند؟ دخترم چه شد؟ به راستی ما کجای این سوال ها و جوابها قرار گرفتهایم؟
[ دوشنبه 91/11/2 ] [ 1:26 عصر ] [ اسپند ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |