• وبلاگ : اسپند؛ واحـد نشـريــه و وبـلاگ منـطقـه 3
  • يادداشت : نشريه اسپند005
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    باتشکر از توجه شما

    داستان جالب و جذاب و خواندني بخاطر عين واقعيت بودن شروع شد ولي پايان خوشي داشت نميگم بعيد باشه! ولي بارها شده اينطور فکر کنيم ديگه اين بار که به ديدار اشنايان و بستگان ميريم تغيير درست شده باشن ولي...
    در کل اين داستان جاي خودش رو داشت همچين برخورد هايي رو ديدم واقعا اگر کسي سنگين برخورد کند ديگران با او مراعات ميکنن و ميتونيم با داستاني ديگر اشاره اي به روش هاي ديگر مثلا اگر در اولين برخوردها درست نشه چه مراحلي رو ميشه طي کرد که پست وبلاگ بنده به اين اشاره دارد مثلا فکر کنيد با شما ديگه دست ندن! ولي اشاره کرده بوديد دوست داريد فرد مقابل جلوي شما روسري سرکنه ارايش نکنه و... خب اينها رو چطور ميشه در فرد مقابل(دخترعمو و ...) ارتقا داد؟؟؟

    منتظر حضور دوباره شما و نظرات سازنده تون
    پاسخ

    سلام،درسته. من هم خواستم گام به گام پيش ببرم وبيشتر هدفم ارتقاي سطح فکري نوجووناي مذکر بود.به نکته‎ي ظريفي اشاره کرديد وسعي ميکنم توکارهاي بعدي بکار بگيرمشون.خوب بودياعلي